- رزم نامه ((~. مِ))
- داستان جنگی (معمولا منظوم)
معنی رزم نامه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نامه محرمانه
نوشته رضائیتی که شخص مدیون و یا مظلوم میدهد و در آن ابرای ذمه خود را از دین و یا ظلمی که درباره وی شده است میرساند
نوشته ای با امضای رئیس دولت حاکی از عناوین و اختیارات کنسولی که عازم کشوری دیگر است
سفرنامه، نقشۀ راه، دفترچۀ راهنمایی
نوشته ای که در آن قسم یاد کرده باشند
رای و حکمی که از جانب حاکم، قاضی یا دادگاه نوشته شود، کاغذی که حکم دادگاه بر آن نوشته شده، دادنامه
سوگندنامه ورقه ای که در آن سوگند یاد کرده باشند سوگند نامه: قسمنامه ای بمهر خویش و تصدیق علما نزد شاه فرستادند، شعری که در آن سوگند یاد کرده باشند سوگند نامه
نامه ای که حکایت از غم و اندوه کند، نوشتۀ غم انگیز، در علوم ادبی تراژدی مثلاً غمنامۀ رستم و اسفندیار
نامه ای که حکایت از غم و اندوه کند
کشتی جنگی تندرو که دارای توپخانه و وسایل ضد حمله های هوایی است
پارسی تازی گشته روزنامه، دفتر روزنامه، اواره ای بازنشستگی، سالنامه